آخرین ویرایش : دوشنبه 12، اسفند 1398
به گزارش روابط عمومی مرکز ملی فرش ایران، در طول دههی ۱۸۵۰/ تقریباً ۱۲۷۰ بافت و تولید قالی ایرانی در حال رکود بود. در حقیقت در شرایط آشفتهی سالهای سلطنت رژیم قاجار، دربار دستور داد تا قصرها را با فرشهای بافت کرمان مفروش کنند اما حمایت دربار قاجار تنها درصدی از حمایتی بود که در زمان صفویه از صنعت قالی صورت میگرفت.
در آن زمان فرشهای ایرانی در نمایشگاههای بزرگ بینالمللی اروپا و آمریکای شمالی به نمایش درآمد که این کار روند مسائل را تغییر داد. موج عظیم تقاضای صدور فرش از جانب خارجیان، ارزش صادرات فرش را به بیش از دو برابر یعنی از بیست و پنج هزار دلار در سال ۱۸۷۳ / ۱۲۹۰ به شصت و پنج هزار دلار در شش سال بعد افزایش داد.
در اواخر قرن سیزدهم تجارتخانههای اروپایی و آمریکایی که در امر فرش فعالیت داشتند، جهت تامین فرش موردنیاز بازارهای خود شعباتی را در مراکز قالی بافی ایران تاسیس کردند. کارگزاران این شرکتها پشمهای رنگشده را همراه با نقشههای مطلوب خود در اختیار بافندگان قرار داده و سفارش بافت فرش را با عقد قراردادهایی به آنان میدادند. ادواردز معتقد است که احیای قالیبافی نوین در ایران از سال ۱۸۸۵ آغاز شد. او به کتابی از «ای. استبینگ» با عنوان «قالی مقدس مسجد اردبیل» که در سال ۱۸۹۲ در لندن به چاپ رسیده اشاره میکند.
کمپانیهای اروپایی علاوه بر ارسال نمایندگان ویژه خود، دست اندرکار توسعهی طرحها و کارگاههای بافندگی نیز شدند. زیگلر (Ziegler) از منچستر و هاتز (Hotz) از لندن عهدهدار افزایش تعداد دارهای بافندگی قالی در سلطانآباد گردیده و تعداد آنها را از چهل عدد در سال ۱۸۷۴/ ۱۲۲۱به هزار و دویست عدد در سال ۱۸۹۴ / ۱۳۱۲ رساندند. این در حالی بود که یک سرمایهگذار روسی در تبریز ، هزار و پانصد نفر را به کار گماشت. تا آخر قرن، فقط در اصفهان حدود سیهزار دار قالی متعلق به کارگاه زیگلر معروف به فورت (The Fort) و با مساحتی حدود سی و پنج هزار متر مربع وجود داشت.
در مورد تاریخچه شرکت زیگلر آمده است که در سال ۱۸۷۵ میلادی تهیه فرآوردههای صادراتی در اراک (سلطانآباد آن زمان) توسط بازرگانان تبریزی آغاز شد، کمتر از ۱۰ سال بعد در سال ۱۸۸۳ یک شرکت انگلیسی سوئیسیالاصل به نام زیگلر و شرکا از منچستر دفتری در این شهر گشودند. این دفتر از منچستر کالاهایی وارد ایران میکرد، مدتی بعد یکی از کارمندان شرکت زیگلر که یک آلمانی به نام اسکاراستراوس بود پیشنهاد کرد که به جای اینکه شرکت وجوه حاصل از فروش کالاها را صرف خرید سکههای طلا کرده و سپس آنها را از طریق روسیه از ایران خارج سازد قالی خریداری کند که بتواند در لندن آنها را به راحتی و مستقیما به پول تبدیل کند از اینرو اشتراوس که مردی کارآمد و جسور بود، به سلطانآباد مراجعه کرده و نسبت به دایرکردن رنگرزخانه، استخدام طراحان و ایجاد انبار کالا اقدام کرد. دیری نپایید که حدود ۲۵۰۰ دستگاه قالیبافی تحت نظارت زیگلر قرار گرفت و در کنار این شرکت شرکتهای بیشمار دیگری نیز از اروپا و آمریکا در این منطقه بهراه افتاد.
از دیگر شرکتهایی که در اواخر دوره قاجاریه آغاز به کار کرد شرکت برادران کاستلی بود که دفتر خود را در کرمان دایر کردند. دیری نپایید که نیرکوکاستلی که متعلق به خانوادهای متمکن و سرشناس ایتالیایی بود به تجارت قالی ایران علاقهمند شد. آنها صاحب یکی از معتبرترین بانکهای خارجی بودند. در ده سال پایانی سلطنت قاجاریه شرکتهای معتبر انگلیسی و آمریکایی شعب خود را در سراسر ایران برپا ساختند و نسبت به تجارت قالی در ایران اقدام ورزیدند.
کمپانیها و تجارتخانههای انگلیسی، ایتالیایی، آمریکایی، روسی و آلمانی، «تولید قالیشرق»، «نیرکوکاستلی و برادران»، «آندریا»، «قالی شرق»، «تیموریان»، «تاوشانجیان»، «قره-گزیان»، «تلفنیان»، «فریتس و لارو»، «دنچیان»، «قازان»، «برادران باردویل»، «استیونس»، «نادژدا»، «گنجیاف» و «پتاگ» از مهمترین این شرکتهای خارجی بودند که از دهه ۱۸۸۰م.، با سرمایهگذاری در بخش تولید و تجارت فرش کشور، در طول اواخر قرن ۱۹م و اوایل سده ۲۰م در صنعت فرش ایران فعالیت و اشتغال داشتند.
بافت قالی به صورتی شاخص در صنعت ایران باقی ماند. دلالان بافنده، طرح و پشم را تهیه نموده و بیعانه را میپرداختند و با اتمام کار، کل هزینه را نیز پرداخت مینمودند. این در حالی بود که کمپانیهای اروپایی در صدد افزایش تعداد کارگاهها بودند و به استخدام مردان و پسران همت میگماشتند. چنین سیستمی سرپرستی با کیفیت بهتر و افزایش تولید را فراهم آورد و در این کار بافندگان اجازهی مداخله نداشتند. گزارشی از جزییات نظام سازمانی کارگاه زیگلر در مجلس نویسندگان انگلیس در سال ۱۸۹۴/ ۱۳۱۲ ارائه شد:
سفارش سایه رنگهای مختلف با سعهی صدر دریافت میشود و سپس پشم آماده شده پس از توزیع در اختیار بافنده قرار میگیرد؛ به طور همزمان نوشتهای حاوی مقدار پشم استفاده شده، طرح فرش و اندازهی آن تهیه شده و در اختیار کارگاه قرار میگیرد. جزییات کار نیز در کتابچهای یادداشت میشود، چنانکه زمانی که بافنده پس از اتمام کار با فرش بافته شده مراجعه کند، هزینهی وی سریعاً پرداخت میگردد. اگر کار وی بینقص باشد، پاداش کوچکی هم به او تعلق میگیرد و در غیر این صورت کیفر میبیند.
اینگونه سرپرستی و بازرسی راه مطمئنی برای جلوگیری از استفاده از رنگهای وارداتی شیمیایی در رنگرزی نخ توسط بافندگان بود. رنگهای شیمیایی به صورت آماده از بازارهای کشورهای عثمانی و ایران دوران قاجار در طی دههی ۱۸۷۰/ تقريباً ۱۲۹۰ قابل تهیه بود.
بافندگان در ابتدا بر تولید نمونه نقشههای محلی که از بازار تهیه میشد اکتفا میکردند. اما رنگرزان و بافندگان که بیشتر از نمونهها و نقشینههای دورهی صفوی الهام میگرفتند و در سایزها و اندازههای مناسب اروپاییان کار میکردند، سعی در ثبت این خصایص به عنوان آثار خود داشتند. یک نمونهی نقشهی کوچک به نام «واگیراس» (Vagiras) که دارای حاشیهی اصلی، حاشیهی محافظ (خارجی) و نقشهای زمینه بود، برای واردکنندگان ارسال میشد تا ترکیبات و رنگآمیزی آن را طبق درخواست تنظیم کنند. ترکیبات این واحدهای تکراری کوچک، برای مثال نقش بوته جقه از ویژگیهای تولیدات اوایل دورهی قاجار است و نیز ممکن است مربوط به تولیدات دوران زند باشد. هنگامی که شاهزادهی قاجار (۱۸۹۴- ۱۸۹۱ / ۱۳۱۲ -۱۳۰۹)، حاکم کرمان بود، مسئولیت رسیدگی به قالیهای تصویری دربار را بر عهده داشت. این تصاویر، رویدادهایی را از دورانهای گذشتهی ایران (همچون داستانهایی از شاهنامه و خمسهی نظامی) و صحنههایی برگرفته از نتایج باستانشناسی شرقشناسان اروپایی را به تصویر کشیده است. یکی از آنها که متعلق به واتو (Watteau) به نام فته ون تی ین بود، در موزهی ویکتوریا و آلبرت لندن نگهداری میشود. علیرغم کیفیت و تکنیک هماهنگ به کار رفته در آن و تلاشی که برای نقش کردن جزییات در این قالی به چشم میخورد در پویایی نقشمایهها و ترکیب رنگآمیزی آن هماهنگی وجود ندارد.
در اواخر قرن نوزدهم/سیزدهم، مشتریان خارجی توجه زیادی به فنون و عناصر زیبایی شناسانه نداشتند اما مشکل دیگری که وجود داشت، نارضایتی فراوانی بود که در ارتباط با کاربرد رنگهای آنیلین و کِرم وارداتی در فرش که بسیار فرّار و پر زرق و برق بوده و در ایران به صورت کاربردی افزایش یافت، مطرح میشد. کارشناسان اروپایی به علاقهمندان قالی هشدار میدادند که در تشخيص الیافی که با رنگهای گیاهی رنگآمیزی میشدند، از آنهایی که با مواد شیمیایی رنگ شده بودند، دقت کنند. حکومت قاجار فروش قالی را تشویق و هزینهی واردات را کاهش داد. در سال ۱۸۸۲/۱۳۰۰ واردات رنگهای آنیلین ممنوع شد و سه سال بعد این تحریم به محدودهی الیاف رنگ شده کشیده شد؛ هر چند که رنگهای آنیلین به صورت قاچاق از آلمان و از طريق بغداد در کیسههای شکر و از طریق قفقاز با مخفی کردن در قوطیهای حلبی نفت وارد میشد. در سال ۱۹۰۰/۱۳۱۸ این حکم مجدداً صادر شد، اما نتیجهای در بر نداشت. در سالهای ۱۹۱۴- ۱۹۱۳/ ۱۳۳۲-۱۳۳۳ صادرات قالیهای ایرانی با رنگهای شیمیایی بیش از سه برابر صادرات قالی با رنگرزی گیاهی بود. این مشکل و هم چنین وضعیت کلی که در ارتباط با منسوجات ساخت داخل وجود داشت و در دوران بعد و در طی دو جنگ جهانی نیز همچنان مطرح بود.
منبع: مرکز ملی فرش ایران